ترجمه و تلخیص: دکتر مجتبی رجب پور، روانشناس و مدرس دانشگاه

مغز انسان پیچیده ترین و ناشناخته ترین ساختار بدن است. با وجود وزن اندک مغز که به سختی به یک و نیم کیلو می رسد، در مرکز فعالیت های انسانی قرار دارد. انسان به مغز نیاز دارد تا با اتومبیل رانندگی کند، وعده غذایی خود را بخورد و از آن لذت ببرد، نفس بکشد، یک شاهکار هنری خلق کند و از فعالیت های روزانه خود لذت ببرد. مغز عملکردهای اصلی بدن انسان را تنظیم و مدیریت می کند، انسان را قادر می سازد انواع تجربیات خود را تفسیر کند و به آن پاسخ دهد، و رفتار انسان را شکل می دهد. بطور خلاصه، مغز انسان همه چیزهایی است که او فکر می کند، احساس می کند و همه آنچه هست.
مغز اغلب به یک کامپیوتر فوق العاده پیچیده تشبیه می شود. به جای مدارهای الکتریکی روی تراشه های سیلیکونی که دستگاه های الکترونیکی ما را کنترل می کنند ، مغز متشکل از میلیاردها سلول به نام سلول های عصبی است که در مدارها و شبکه ها سازماندهی می شوند. هر نورون به عنوان سوئیچی عمل می کند که جریان اطلاعات را کنترل می کند. اگر یک نورون سیگنال های کافی از سایر نورون های متصل به آن دریافت کند ، “جرقه می زند”، و سیگنال خود را به سایر نورون های موجود در مدار می فرستد.
مغز از قسمتهای زیادی با مدارهای بهم پیوسته ساخته شده است که همه به عنوان یک تیم با هم کار می کنند. مدارهای مختلف مغز مسئول هماهنگی و انجام کارکردهای خاص هستند. شبکه های عصبی سیگنال ها را به جلو و عقب به یکدیگر و در بین قسمتهای مختلف مغز ، نخاع و اعصاب در بقیه بدن (سیستم عصبی محیطی) ارسال می کنند.
برای ارسال پیام ، نورون فرستنده یک انتقال دهنده عصبی را در شکاف (یا سیناپس) بین خود و سلول بعدی آزاد می کند. انتقال دهنده عصبی از سیناپس عبور می کند و به گیرنده های روی نورونِ گیرنده متصل می شود، مانند یک کلید در داخل قفل. این امر باعث ایجاد تغییراتی در سلول گیرنده می شود. مولکولهای دیگری به نام “حامل” انتقال دهنده های عصبی را بازیافت می کنند (یعنی آنها را به درون نورونی که آنها را رها کرده است باز می گردانند) و در نتیجه سیگنال بین نورون ها را محدود یا خاموش می کنند.

چگونگی ارتباط سلول های مغزی با یکدیگر


مواد مخدر در نحوه ارسال ، دریافت و پردازش سیگنالها از طریق انتقال دهنده های عصبی دخالت می کنند. برخی از داروها مانند ماری جوانا و هروئین می توانند نورونها را فعال کنند زیرا ساختار شیمیایی آنها از انتقال دهنده عصبی طبیعی در بدن تقلید می کند. این به داروها اجازه می دهد تا به سلولهای عصبی وصل شده و آن ها را فعال سازند. اگرچه این داروها رفتار مواد شیمیایی خود مغز را تقلید می کنند ، اما نورون ها را به همان روش انتقال دهنده عصبی طبیعی فعال نمی کنند و منجر به ارسال پیام های غیرطبیعی از طریق شبکه می شوند.
سایر داروها مانند آمفتامین یا کوکائین باعث می شوند که سلولهای عصبی مقادیر زیادی از انتقال دهنده های عصبی طبیعی را بصورت غیرطبیعی آزاد کنند و یا با مداخله در عملکرد “حامل ها” از بازیافت طبیعی این مواد شیمیایی مغز جلوگیری کنند. این امر همچنین ارتباط طبیعی بین نورونها را تقویت یا مختل می کند.

کدام نواحی مغز تحت تاثیر مصرف مواد اعتیادآور قرار می گیرند؟


مواد اعتیادآور می توانند نواحی مهم مغزی که برای عملکردهای باثبات زندگی ضروری هستند ، را تغییر دهند و می توانند باعث استفاده اجباری از مواد شوند که نشانگر اعتیاد است. مناطق مغزی که تحت تأثیر مصرف مواد قرار دارند عبارتند از:
هسته های قاعده ای ، که در اشکال مثبت انگیزه از جمله اثرات لذت بخش فعالیت های سالم مانند غذا خوردن ، معاشرت و رابطه جنسی نقش مهمی دارند و همچنین در شکل گیری عادت ها و روالها نقش دارند. این مناطق گره ای اساسی از آنچه بعضاً “مدار پاداش” مغز نامیده می شود ، را تشکیل می دهند. داروها این مدار را بیش از حد فعال می کنند و سرخوشی دارو را بالا می برد. اما با قرار گرفتن در معرض مکرر دارو ، مدار پاداش با حضور همیشگی دارو سازگار می شود ، از حساسیت آن کاسته می شود و احساس لذت از هر چیزی غیر از دارو را سخت می کند.
ناحیه آمیگدال در هیجانات استرس زا مانند اضطراب ، تحریک پذیری و تنش نقش ایفا می کند، هیجاناتی که علامت ترک مواد بدنبال از بین رفتن اثرات سرخوشی آن است و بنابراین فرد را به جستجوی مجدد دارو ترغیب می کند. با مصرف زیاد مواد، این مدار حساس تر می شود. با گذشت زمان، فرد معتاد از مواد استفاده نمی کند تا به احساس سرخوشی و نشئگی دست یابد بلکه مواد مصرف می کند تا از احساسات ناخوشایند ناشی از ترک رهایی یابد.
قشر پیش پیشانی توانایی تفکر ، برنامه ریزی ، حل مسئله، تصمیم گیری و خودکنترلی بر تکانه ها را تقویت می کند. با توجه به اینکه قشر پیش پیشانی آخرین بخش مغز است که بالغ می شود، بنابراین نوجوانان را بسیار آسیب پذیر می کند. تغییر تعادل بین این مدار و مدارهای پاداش و استرس از هسته های قاعده ای و ناحیه آمیگدال باعث می شود فرد مبتلا به اختلال مصرف مواد، در حالیکه کنترل تکانه آنها تضعیف شده است، اجبارا در جستجوی مواد باشد.
برخی از مواد مانند اپیوئیدها بر قسمتهای دیگر مغز از قبیل ساقه مغز – که عملکردهای اصلی که برای زندگی حیاتی هستند مانند ضربان قلب، تنفس، و خواب را کنترل می کند، تأثیر می گذارند؛ این امر توضیح می دهد که چرا بیش مصرفی (اوردوز) منجر به تضعیف تنفس و مرگ می شود.

Source: National Institute on Drug Abuse; National Institutes of Health; U.S. Department of Health and Human Services

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *