دکتر مجتبی رجب پور، روانشناس و مدرّس دانشگاه

افرادی که مستعد اعتیاد هستند اغلب در درون خود احساس تهی و خالی بودن می کنند. این احساس تهی بودن به احتمال زیاد به احساس خودبیگانگی آنها مربوط است. اگر شما نتوانید خود را حس کنید و درکی از وجود خود نداشته باشید، احساس از خودبیگانگی و در نتیجه احساس تهی و خالی بودن می کنید؛ انگار هیچ چیزی در وجود شما نیست. افراد مستعد اعتیاد با احساسات واقعی خود در ارتباط نیستند و اغلب احساس بی هویتی می کنند. این احساس تاثیر بسیار عظیمی بر شخص وارد می کند به نحوی که فرد را وادار می کند احساس درونی خود را با چیزهای دیگر مانند مواد، رابطه با شخص دیگر و انواع دیگر اعتیاد پر کند. این گونه است که اولین گام های فرد در وابستگی، نوعی تفریح کردن و لذت بردن است و در ادامه به نحوی پیش می رود که انگار فرد ماموریت دارد چاهی را در درونش پر کند.


خودبیگانگی و پوچی بر پایه و مبنای بی هدفی در زندگی زندگی شکل می گیرد. فرد بی هدف مانند مسافر بدون مقصدی است که سرگردان به این طرف و آن طرف رانده می شود. بی هدفی منجر به فقدان تعهد، عدم دلبستگی به چیزی و بی مسئولیتی می شود و باعث می گردد اعتیاد و وابستگی به ماده اعتیادی هرچه بیشتر دلپذیر و جذاب شود. فکر کردن به مواد، تلاش برای رفع خماری و رسیدن به نشئگی، انگار زندگی فرد را هدفدار می کند و از حس عذاب آور بی هدفی و بی معنایی زندگی می کاهد و آن را قابل تحمل می کند. بالاخره فرد معتاد می داند که بایستی در فلان ساعت یا فلان روز چه کاری را انجام دهد و این برای او که تا قبل از اعتیاد هیچ برنامه ای برای هیچ آینده ای از زندگی خود نداشت، گامی بسیار بزرگ و تسکینی بسیار قدرتمند است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *